فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

سکولاریسم (به فرانسوی: sécularisme) عقیده‌ای است، مبنی بر جدا شدن نهادهای حکومت و کسانی که بر مسند دولت می‌نشینند، از نهادهای مذهبی و مقام‌های مذهبی. این تفکر به صورت کلی ریشه در عصر روشنگری در اروپا دارد. مفاهیمی مانند جدایی دین از سیاست، جدایی کلیسا و حکومت در آمریکا، و لائیسیته در فرانسه بر پایه سکولاریسم بنا شده‌اند.

اهداف و استدلال‌ها برای قبول سکولاریسم بسیار گسترده‌اند. در لائیسیته اروپایی بحث گردیده که سکولاریسم یک جنبش به سوی مدرنیته و دور شدن از ارزش‌های دینی است. برخی استدلال می‌کنند که سکولاریسم در آمریکا بیشتر به حفظ دین از حکومت پرداخته و در زمینه اجتماعی کم‌کار تر بوده‌است.[۱] سکولاریسم را اولین شاخصه دوره مدرنیته خوانده اند.[۲]در میان کشورها جنبش‌های سیاسی گوناگون سکولاریسم را به دلایل مختلف پشتیبانی می‌کنند.

واژه سکولاریسم برای اولین بار توسط نویسندهٔ بریتانیایی، جورج هالی اوک در سال ۱۸۴۶ استفاده شد. هر چند این اصطلاح تازه بود، ولی مفهوم کلی آزادی که سکولاریسم بر پایه آن بنا شده بود، در طول تاریخ وجود داشته‌است. ایده‌های اولیه سکولار می‌توان در آثار ابن رشد (اورئوس) پیدا کرد. وی و پیروان مکتب اوروئسیسم معتقد به جدایی دین از فلسفه بودند. هالی اوک این ایده جدایی اجتماع از دین را بدون تلاش برای انتقاد عقاید دینی مطرح کرد. هالی اوک یک ندانم‌گرا بود و به نظر خودش سکولاریسم برهانی علیه مسیحیت محسوب نمی‌شد، بلکه مستقل بود. سکولاریسم تنها به این نکته می‌پردازد که راه روشن در حقیقت سکولار است. دانستنی‌های سکولار به طور روشن در همین زندگی پیدا می‌شوند و می‌توانند در همین زندگی آزمون شوند.

تعریف

از آن جا که اصطلاح سکولاریسم در موارد مختلفی استفاده می‌شود، معنی دقیق آن بر اساس نوع کاربرد متفاوت است. دیدگاه سکولاریسم بر این پایه بنا شده است که زندگی با در نظر گرفتن ارزش‌ها پسندیده‌است و دنیا را با استفاده از دلیل و منطق، بدون استفاده از تعاریفی مانند خدا یا خدایان و یا هر نیروی ماورای طبیعی دیگری، بهتر می‌توان توضیح داد.به عبارت بهتر هر کسی دین خود را فقط در خانه خود نگه داشته باشد و حق ندارد دین خود را در جامعه تبلیغ کند . یکی از علل برخورد جوامع سکولاریسم با حجاب این است که آنان حجاب را مظهر تبلیغ دین اسلام در یک حکومت سکولاریستی میدانند.[نیازمند منبع]

در حکومت معنی سکولاریسم، عدم دخالت باورهای مذهبی در امر حکومت و برتری دادن اصول حقوق بشر بر سایر ارزش‌های متصور هر گروه و دسته‌ای است.[نیازمند منبع]

در مفاهیم جامعه‌شناسی، سکولاریسم به هر موقعیتی که در آن، جامعه مفاهیم مذهبی را در تصمیم‌گیری‌های خود کم‌تر دخالت دهد و یا این مفاهیم، کم‌تر موجب بروز اختلاف و یا درگیری گردد اطلاق می‌گردد.[نیازمند منبع]

واژهٔ سکولار در زبان لاتین به معنای «این جهانی»، «دنیوی»، «گیتیانه» و متضاد با «دینی» یا «روحانی» است. امروزه وقتی از سکولاریسم به عنوان یک آموزه (دکترین) سخن می‌گویند، معمولاً مقصود هر فلسفه‌ایست که اخلاق را بدون ارجاع به جزمیات (دُگم‌های) دینی بنا می‌کند و در پی ارتقای علوم و فنون بشری است.[۳]

برنارد لوئیس مفهوم سکولاریسم را چنین شرح می‌دهد:

واژه سکولاریسم نخست در میانه قرن نوزدهم در زبان انگلیسی به کار رفته‌است، و اصولاً بار ایدئولوژیک داشته‌است. در کاربرد نخستین آن، بر آموزه‌ای دلالت می‌کرد که مطابق آن اخلاقیات باید مبتنی بر ملاحظات اخلاقی و معطوف به سعادت دنیوی انسان باشد، و ملاحظات مربوط به خدا و حیات اخروی را باید کنار نهاد. بعداً، «سکولاریسم» را به این معنای گسترده‌تر به کار بردند که مؤسسات عمومی، به ویژه آموزش عمومی، باید سکولار باشد و نه دینی. در قرن بیستم، این واژه معنای وسیع‌تری یافت، که از معانی قدیم و جدید واژه سکولار نشأت گرفته بود. امروزه آن را اغلب همراه با «جدایی» نهادهای دینی و دولتی به کار می‌برند، که تقریباً معادل با واژهٔ فرانسوی laicisme است که در دیگر زبان‌ها هم وارد شده، اما هنوز در زبان انگلیسی استعمال نمی‌شود

دولت سکولار

امروزه اغلب دولت‌های مهم جهان اهمیت سکولاریسم و دموکراسی را پذیرفته‌اند. یک پیامد عملی سکولاریزاسیون، جدایی کلیسا و دولت است – در حقیقت این پیامد چنان یادآور سکولاریزاسیون است که اغلب این دو را یک پدیده می‌شمارند، و اغلب به جای «سکولاریزاسیون» از «جدایی کلیسا و دولت» سخن می‌گویند. اما باید در نظر داشت که سکولاریزاسیون فرایندی است چندوجهی که در متن جامعه صورت می‌گیرد، درحالی که جدایی نهاد دین و دولت توصیف جنبه سیاسی این فرایند است.

جدا شدن نهاد دین و دولت در طی سکولاریزاسیون بدین معناست که مؤسسات خاص سیاسی – که به درجات مختلف تحت کنترل دولت هستند- از سیطره مستقیم یا غیر مستقیم دین رها می‌شوند. این بدان معنا نیست که پس از سکولاریزاسیون نهادهای دینی دیگر نمی‌توانند در مورد مسائل عمومی و سیاسی حرفی بزنند، بلکه بدین معناست که دیدگاه‌های نهادهای دینی دیگر نباید بر جامعه تحمیل شوند، و یا مبنای سیاست‌گذاری‌های عمومی قرار گیرند. در عمل، دولت باید تا حد امکان نسبت به عقاید گوناگون و متفاوت دینی بی‌طرف بماند؛ نه مانع آنها باشد و نه مجری خواسته‌هایشان.[۵]

سکولاریسم معمولاً در پرتو عصر روشنگری در اروپا مطرح می‌شود که تاثیر اصلی را بر جوامع غربی داشته‌است. جدایی دین از سیاست در آمریکا و لائیسیته در فرانسه به طور گسترده‌ای بر پایه سکولاریسم رخ داده‌است. البته ایده جدایی دین و دولت در شرق هم در هند از دوران کهن ریشه داشته‌است. دولت نوین هند نیز بر پایه این ارزش‌ها تشکیل یافته و تا حدودی هم در آن موفق بوده‌است.

به نظر سکولاریست‌ها بهتر است سیاست‌مداران برای تصمیم‌گیری به جای دلایل مذهبی از دلایل سکولار استفاده کنند. از این لحاظ در تصمیمات سیاسی برای مسائلی چون سقط جنین، پژوهش درباره سلول‌های بنیادی، و ، سازمان‌های سکولاری چون Center for Inquiry در آمریکا تاکید بسیاری می‌کنند.[۶]

لائیسیته

در زبان فرانسه و برخی دیگر از زبانهای رومی و ایتالیایی: "laticita" یا "laicismo" معادل سکولاریسم است و به مفهوم عدم دخالت دین در امور دولتی و سیاست و یا برعکس آن می‌باشد. اگر چه به نظر می‌رسد هیچ کلمه‌ای در زبان انگلیسی نتواند معنای واقعی کلمه «laïcité» را که از واژه یونانی λαϊκός می‌آید و به معنای سکولار است برساند، اما این کلمه با کلمات انگلیسی laity یا laymen به معنای عام مرتبط است و “laicity” شیوه نگارش انگلیسی اصطلاح فرانسوی لائیسیته‌است.

بین لائیسیته و سکولاریسم تفاوت وجود دارد؛ لائیسیته یک نظریه سیاسی است که طبق آن دین از حکومت جدا است و این نظریه با هدف افزایش آزادی‌های دینی ارائه شده‌است، درحالی که سکولاریسم با هدف زدودن دین از زندگی جاری مردم معرفی شده‌است، با این وجود گاهی اوقات اصطلاحات سکولاریسم و سکولاریته به معنای لائیسیته به کار می‌روند. فردی که به مکتب لائیسیته اعتقاد دارد را لائیک می‌گویند.

طرفداران مکتب لائیسیته بر این باورند که این اصطلاح به معنای است و بنابراین فعالیت‌های دینی می‌بایست در چارچوب قانون همانند دیگر فعالیت‌ها صورت پذیرند وامری فراقانونی نیستند. دولت در برابر نظریات مذهبی هیچ گونه موضعی نمی‌گیرد و افراد مذهبی را همانند دیگر افراد جامعه می‌شناسد. منتقدان بویژه منتقدان نسخه ترکی لائیسیته و ممنوعیت حجاب در فرانسه استدلال می‌کنند که این ایدئولوژی ضد مذهب است ودرعمل از آزادی‌های دینی می‌کاهد.

اخلاقیات سکولار

هالی اوک در سال ۱۸۹۶ در کتاب خود به نام «سکولاریسم انگلیسی»، سکولاریسم را به این گونه تعریف می‌کند:

سکولاریسم شیوه و قانون زیستن است که بر اساس مادیات بنا نهاده شده‌است و به صورت کلی برای کسانی است که باورهای مذهبی را ناکافی یا غیرقابل اطمینان و یا غیرقابل باور یافته‌اند.

اصول آن عبارت است از:

  1. بهبود وضعیت زندگی با توجه به مفاهیم مادی زندگی
  2. دانش تنها وسیله در دسترس انسان است
  3. اینکه خیر در نیکی کردن است. چه جهان دیگر درکار باشد و چه نباشد.
  4. نیکی کردن در این جهان، و پی‌جویی این نیکی، خیر است.

استدلال‌های موافقان و مخالفان سکولاریسم

موافقین سکولاریسم بر این باورند که گرایش به سمت سکولاریسم و به دنبال آن دوری از دین در دولت‌های سکولار، نتیجه اجتناب ناپذیر عصر روشنگری است، که در آن گرایش عمومی جامعه به سوی علم و خرد سوق پیدا کرد و از دین دورتر شد.

از طرف دیگر، مخالفین سکولاریسم با این باورند که یک دولت سکولار، خود مشکلات زیادی را معرفی می‌کند، بدون آنکه بتواند راه حلی برای مشکلات اصلی، مانند آزادی عقاید فردی و مذهبی ارائه دهد. برای مثال، اگر چه قانون‌های اساسی کشورهای دانمارک، فنلاند، نروژ، و ایسلند رابطه میان حکومت و دین (کلیسا) را به رسمیت می‌شناسند، با این وجود این کشورها آزادتر از بسیاری از کشورهای سکولار محسوب می‌شوند. ایسلند در میان اولین کشورهایی است که حق سقط جنین را به رسمیت شناخت (در نیمه اول قرن ۲۰) و یا اینکه دولت فنلاند برای احداث مساجد بودجه دولتی در نظر می‌گیرد.

عبدالکریم سروش سکولاریسم را به طور کلی به دو دسته تقسیم کرده است، «سکولاریسم سیاسی» و «سکولاریسم فلسفی» و آن‌ها را تشریح کرده است: یا حکومت فرادینی: سکولاریسم سیاسی یعنی انسان، نهاد دین را از نهاد دولت جدا کند و حکومت نسبت به تمام فرقه‌ها و مذاهب نگاهی یکسان داشته باشد و تکثر آنها را به رسمیت بشناسد و نسبت به همه آنها بی‌طرف باشد. وی سکولاریسم سیاسی را به معنای جدا کردن حکومت از دین می‌داند و نه جدا کردن دین از سیاست.» به گفته او، اگرچه یک معنی سکولاریسم نفی دخالت روحانیت در امور تعریف می‌شود ولی این به معنی نفی دخالت دین نیست. با سکولاریسم سیاسی فرا دینی کسی هم که مومن است، خاطر جمع می‌شود که دین و ایمانش محفوظ خواهد ماند و حکومت به اعتقاد و عمل او تعرضی نخواهد کرد. وی معتقد است با آمدن دموکراسی و سکولاریسم سیاسی، به دین و به عمل دینداران لطمه‌ای نخواهد خورد.که از طرف دیگر با آمدن دینداران دموکرات، مشی سیاسی غیردینداران هم آسیبی نخواهد دید؛ یعنی همزیستی مسالمت آمیزی در سایه یک نظام دموکراتیک تحقق خواهد یافت. «سکولاریسم دیگری داریم با نام که معادل با بی دینی و بی اعتقادی به دیانت است و نوعی ماتریالیسم(ماده‌گرایی) است. این نوع سکولاریسم با اندیشه دینی غیر قابل جمع است.[۷]

جستارهای وابسته


موضوعات مرتبط: ادیان های مختلف جهان ، سکولار.غیر مذهبی.کافر.ضد خدا و ضد مذهب ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 27 آبان 1393برچسب:, | 1:20 | نویسنده : یک دل سیر شوق ثامن الحججی |

دُروز یک انجمن یا فرقه مذهبی بر پایه علوم خفیه و یکتاپرستی است که سکونتگاه اصلی پیروان آن در سوریه، لبنان، اسرائیل و اردن است. دروزها در سده ۱۱ میلادی از اسماعیلیان منشعب شدند و از مکاتب گنوسی و فلسفه نوافلاطونی و فلسفه‌های دیگر تاثیر پذیرفته‌است. دروزیان خود را اهل التوحید یا الموحدین می‌نامند.

 

تاریخ

مذهب دروزی شاخه‌ای از فرقه اسماعیلیه می‌باشد که نخستین بار در سال ۴۰۸ (قمری) در قاهره در مسجد ریدان پایه‌گذاری شد. بنیان گذار اصلی این مذهب یک ایرانی‌تبار به نام حمزه بن علی بن احمد زوزنی معروف به لباد می‌باشد. این مذهب معتقد به الوهیت (الحاکم بامر الله) و حتی خلفای سابق فاطمی از القائم به بعد بودند و بیشتر در مناطق تیم واقع در منطقه حاصیبا در شمال بانیان، حلب غربی، کوه هرمن و کوه حوران در کشور سوریه و لبنان امروزی روبه گسترش نهاد و رشد نمود. بتدریج از سال ۴۳۵ (قمری) به بعد جامعه دروزیان به صورت یک جامعه بسته در آمد بدین صورت که نه گرونده جدیدی می‌پذیرفت و نه اجازه ارتداد و بازگشت از دین را به پیروانش می‌داد.

مناطق

دروزی‌ها در سوریه بیشتر ساکن جبل العرب یا جبل الدروز در جنوب این کشور هستند.[۱]


موضوعات مرتبط: ادیان های مختلف جهان ، اسلام ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 27 آبان 1393برچسب:, | 1:18 | نویسنده : یک دل سیر شوق ثامن الحججی |

ین صفحه هم‌اکنون متنی ندارد


موضوعات مرتبط: ادیان های مختلف جهان ، اسلام ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 27 آبان 1393برچسب:, | 1:17 | نویسنده : یک دل سیر شوق ثامن الحججی |

شیعه

دومین مذهب بزرگ پیروان دین اسلام است. واژه شیعه شکل مختصر «شیعه علی» یعنی پیرو یا حزب علی بن ابیطالب، نخستین امام، می‌باشد. شیعیان بین ۱۰ تا ۲۰ درصد از کل جمعیت مسلمانان جهان و ۳۸ درصد جمعیت مسلمانان خاورمیانه را تشکیل می‌دهند.[۱] هر چند در طول تاریخ شیعه به شاخه‌های متعدد تقسیم شد، اما امروزه تنها سه دسته اصلی شیعه دوازده‌امامی، شیعه اسماعیلی و شیعه زیدی وجود دارد.[۲][۳][۴][۵] امامیه یا شیعه دوازده‌امامی بزرگترین شاخه شیعه می‌باشد و اغلب اصطلاح شیعه به طور پیش فرض برای آن به کار می‌رود.

مذهب شیعه مبتنی بر تفسیری از قرآن و سنت محمد می‌باشد که از طریق امامان شیعه بیان و تعلیم شده است. وجه مشترک اعتقادات تمام شیعیان، باور به انتصاب علی بن ابیطالب برای جانشینی محمد، پیامبر اسلام، و امامت پس از وی از سوی خداوند است. شیعیان معقتدند فقط خداست که می‌تواند شخصی را برای حفظ اسلام، تعلیم شریعت و رهبری امت به عنوان امام نصب نماید. اما دسته‌های مختلف شیعیان در خصوص شرایط امامت، اشخاصی که به عنوان امام منصوب شده‌اند و مأموریت امام اختلاف نظر دارند و بر اساس تفاوت دیدگاهشان در موضوع امامت شاخه‌های شیعه از هم متمایز می‌شوند. برای مثال زیدیه قیام به شمشیر را از ویژگی‌های امام می‌دانند در حالی که اسماعیلیه و امامیه بر عصمت امام تأکید دارند. اکثر قریب به اتفاق شیعه، جز معدودی از فرقه‌ها نظیر فاطمه زهرا می‌دانند.

به لحاظ تاریخی شیعه در سده نخست به عنوان یک گروه از مسلمانان شکل گرفت. برخی این شکل گیری را در زمان حیات پیامبر و عده‌ای پس از وفات وی در اختلاف بر سر جانشین او می‌دانند. از زمان خلافت علی بن ابیطالب، شیعه علی به عنوان یک اجتماع متشکل ایجاد شد و بخصوص پس از واقعه عاشورا دسته‌های متعدد شیعه نظیر زیدیه و امامیه ظهور کردند و در اواخر سده نخست و اوائل سده دوم به صورت مذهب فقهی

و کلامی صورتبندی شدند.

تعریف در لغت و اصطلاح

تعریف در لغت و اصطلاح

شیعه در لغت بر دو معنا اطلاق می‌شود، یکی توافق و هماهنگی دو یا چند نفر بر مطلبی، و دیگری، پیروی کردن فردی یا گروهی، از فرد یا گروهی دیگر.[۶][۷] در زبان عربی در اصل به معنای یک، دو یا گروهی از پیروان است. در قرآن این لفظ چندین بار به این معنا به کار رفته‌است. برای نمونه در آیه ۱۵ سوره قصص درباره یکی از پیروان موسی از عنوان شیعه موسی[۸] و در جای دیگر از ابراهیم به عنوان شیعه نوح یاد می‌کند.[۹] در تاریخ اسلام لفظ شیعه، به معنای اصلی و لغوی‌اش برای پیروان افراد مختلفی به کار می‌رفت. برای مثال، گاهی از شیعه علی بن ابی‌طالب و گاهی از شیعه معاویه بن ابی‌سفیان نام برده شده. اما این لفظ به تدریج معنای اصطلاحی پیدا کرد و تنها بر پیروان علی که به امامت او معتقدند اطلاق می‌شود.[۱۰] و با تعالیم جعفر بن محمد به صورت یک مذهب مستقل درآمد.

واژه شیعه در زمان حیات پیامبر از طرف ایشان به دوست داران علی بن ابی طالب گفته شد. پس از وفات پیامبر کسانی که معتقد به اولویت علی ابن ابی طالب برای خلافت بودند شیعه نامیده می‌شدند. تمایز این گروه از دیگر مسلمین تا زمان امام پنجم شیعیان فقط در محبت به اهل بیت و اعتقاد به شایستگی انحصاری آنها برای حکومت مسلمین بود. از زمان امام پنجم شیعیان - محمد بن علی ملقب به باقر - به تدریج شیعه به عنوان یک مکتب مجزای فقهی حقوقی در آمد. در زمان امام ششم - جعفر ابن محمد صادق - با گسترش مباحث کلامی شیعیان (پیروان ایشان) از نظر کلامی نیز در کنار معتزله و اشاعره مکتب ویژه خود را پایه‌گذاری کردند.[۱۱] از زمان امام ششم شیعیان (شیعیان غیر زیدی) - جعفر ابن محمد صادق - و به دلیل پرهیز ایشان از تلاش برای دستیابی به قدرت سیاسی در سایه جدال بین امویان و عباسیان در بین غالب شیعیان اعتقاد چنین بود که تا زمان قیام قائم آل محمد (که شناخته شده نبود) تغییری در وضعیت سیاسی شیعیان ایجاد نخواهد شد و به همین دلیل شیعیان تا سالها بعد همواره از امامان بعدی در مورد اینکه قائم هستند یا نه پرس و جو می‌کردند.[۱۲]

اکنون «شیعه» در اصطلاح به آن عده از مسلمانان گفته می‌شود که به خلافت و امامت بلافصل علی معتقدند، و بر این عقیده‌اند که امام و جانشین پیامبر اسلام از طریق نصّ شرعی تعیین می‌شود، و امامت علی و دیگر امامان شیعه نیز از طریق نص شرعی ثابت شده‌است.[۱۳][۱۴] همچنین است که از جابر بن عبدالله انصاری نقل شده است:

ما نزد رسول الله بودیم که علی بن ابی طالب وارد شد در این هنگام پیامبر فرمودند: «قسم به کسی که جان من در قبضهٔ قدرت اوست این مرد (اشاره به علی) و شیعهٔ او روز قیامت رستگارانند» آنگاه بود که آیه خیرالبریه نازل شد.[۱۵]

﴿إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَٰئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ﴾(سورهٔ بینة-آیهٔ ۷)

باورها

باورهای سازمان‌یافته و کلامی شیعه امروز بر این است که تبیین و تفسیر امر دین پس از پیامبر و اداره امور مسلمانان بر عهده اشخاصی است، که از سوی خدا معین شده و دارای ویژگیهایی همچون عصمت و عدالت هستند، این افراد امام نامیده می‌شوند. نخستین امام شیعیان علی است. بر پایه باور شیعه، اصول دین شیعیان پنجگانه‌است و علاوه بر سه اصل دین توحید، نبوت و معاد به دو اصل دیگر یعنی عدل و امامت نیز باور دارند. اصل عدل بین شیعیان و معتزله تا حدی مشترک است و اصل امامت ویژه این مذهب‌است. شیعیان همچنین مانند بسیاری دیگر از فرق اسلامی بر معاد جسمانی بسیار تاکید دارند[۱۶] وگرچه برخی شبهه‌ها و احتمالات درباره روحانی بودن معاد مطرح شده‌است،[۱۷] اما همواره از طرف علمای شیعه و سنی از جمله شیخ طوسی، خواجه نصیرالدین طوسی و امام محمد غزالی جواب داده شده و بر جسمانی بودن معاد تاکید شده‌است، تا آنجا که ابن سینا با آنکه معاد را در دوصورت جسمانی و روحانی قابل تصور می‌داند، اما می‌گوید: ... معادی که در شرع نقل شده‌است، راهی برای اثبات آن جز از طریق شرع و تصدیق إخبار پیامبر نیست. وآن معادیست که برای بدن است... [۱۸] اگرچه قرنها پس از وی، صدرالمتالهین شیرازی به اثبات آن فائق آمد.[۱۹] و در واقع اینکه، این ضرورت در دین، اعتقاد به معاد جسمانی است نه معاد مادّی وطبیعی.[۲۰]

همچنین شیعیان قرآن را کتابی محفوظ می‌دانند[۲۱] و همه آنها مدعی پیروی از قرآن و سنت محمد هستند و بخاطر پیروی از سنت پیامبر اسلام و دستور خداوند- شیعه تعیین جانشین پیامبر را تنها ویژه خدا و پیامبر می‌داند.

باور به ظهور یا بازگشت منجی (نجات دهنده) و موعود در اکثر فرق اسلامی و همچنین دیگر ادیان روشن و غیرقابل کتمان است، آنچنانکه یهودیان چشم به راه پادشاه بنی‌اسرائیل‌اند و مسیحیان به بازگشت عیسی باور دارند، در باورهای زرتشتیان، بودیسم و برخی دیگر ادیان نیز می‌توان گونه‌های مشابه این باور را یافت، در فرق اسلامی، مخصوصا فرق شیعه، در قرون پس از اسلام، این باور بسیار رایج و مشهود بوده‌است. کیسانیه قائم را محمد حنفیه فرزند دیگر علی بن ابیطالب می‌دانند، اسماعیلیه نیز قائم را اسماعیل فرزند ارشد جعفر بن محمد صادق می‌دانند. اما باور شیعیان اثنی عشری، این است که منجی آخرالزمان از آل محمد است و او را قائم آل محمد یا مهدی می‌نامند و معتقدند او آخرین و امام دوازدهم شیعیان، حجت بن حسن عسکری است.

اعتقاد به رجعت به معنای زنده شدن بعضی از مردگان در این دنیا و در هنگام ظهور مهدی، از دیگر باورهای شیعه‌است، برخی از علمای شیعه، رجعت را از ضروریات شیعه نمی‌دانند،[۲۲] اما هیچیک بدلیل ادله عقلی و نقلی و قرآنی آن را انکار نمی‌کنند.[۲۳] اگرچه برخی ادیان و حتی فرق اسلامی به گونه‌هایی از بازگشت به زندگی پس از مرگ در اشکال مختلفی چون بازگشت روح در بدنی دیگر یا به تناسخ یا بشکل حلول باور دارند، اما دیدگاه بخصوص شیعه در رجعت، یکی از بزرگ‌ترین تفاوت‌های شیعه با دیگران است، بدین معنی که شیعیان نه تنها به معاد جسمانی باوری عمیق دارند، بلکه معتقدند که در آخر زمان و پس از ظهور قائم آل محمد،[۲۴] برخی از انبیاء مانند عیسی مسیح و مانند مالک اشتر و برخی از امامان شیعیان و همچنین برخی از [۲۵]

امامت

شیعه معتقد است قرآن و سنت پیامبر اسلام برای ایمان حقیقی لازم و کافی است. یک مسلمان برای شناخت وظیفه خود و سلوک به سوی خدا در هر زمان نیازمند پیشوایی است، که راه شناس و درستکار باشد و او را به سوی خدا راهنمایی کند؛ در غیر این صورت هر کس بر اساس تشخیص شخصی‌اش امر دین را تفسیر می‌کند و گمراه می‌گردد. این پیشوا حجتی است که توسط خدا انتخاب و توسط پیامبر و امامان پیشین به مسلمانان معرفی می‌گردد. بنابراین امامت مفهومی بسیار بنیادی است و امام ویژگیها و مسئولیت‌های متعددی از جمله تبیین و تفسیر دین و هدایت مردم دارد. خلافت پایین مرتبه‌ترین سطح وظایف امام است و تنها وقتی امام به خلافت دست می‌یابد که مسلمانان او را بخواهند و یاری نمایند. چنانکه علی در زمان خلافت می‌گوید:

«اگر نبود حضور حاضران و اقامه حجت به واسطه یاران و اگر نبود عهدی که خدا از آگاهان گرفته‌است تا بر ستمگری ظالم و ستم بر مظلوم آرام نگیرند، افسار شتر خلافت را وا می‌نهادم.(خلافت را نمی‌پذیرفتم.)»[۲۶]

در بین اکثریت علما و عامه شیعه چنین پنداشته می‌شود که امامان نایبان پیامبر در حکومت و معتبر ترین مفسران قرآن و سنت پیامبر محسوب می‌شوند. امامان به دلیل دارا بودن مقام قرب و بندگی خدا منشا برکات الهی دانسته می‌شوند اما اعتقاد به نیابت آنها در خلقت، تقسیم رزق و تشریع را به عنوان غلو یا زیاده روی می‌دانند. در تمام ادوار حتی در زمان حیات امامان شیعه افراد و گروه‌هایی معتقد به وجود کاملاً فراطبیعی برای امامان بودند. این گروه‌ها به صورت رسمی همواره در اقلیت بودند اما برخی از اعتقادات و روایات آنها پس از دوره غیبت وارد اعتقادات عامه شیعیان شد.[۲۷]

حکومت اسلامی

از نظر شیعه، حکومت تنها از آن خداست و هر حاکمی که از جانب خداوند حکم نکند و فرمانش حق نباشد (غیر معصوم باشد)، لزوماً به باطل حکم کرده و طاغوت می‌باشد. (چرا که بعد از حق چیزی جز باطل نیست[۲۸])[۲۹][۳۰][۳۱][۳۲] و دروغ‌زن به خدا و پیامبر او و غاصب ولایت آنها خواهد بود و مخالفت با آن واجب است، مگر از باب تقیه. بنابراین، شیعیان معتقدند که خداوند امامانی را از جانب خود تعیین و مشخص نموده است و تنها آنان شایستگی تشکیل حکومت و قرار گرفتن در رأس آن را دارند و اطاعت از هر حاکمی غیر از آن‌ها، شرک تلقی شده و موجب جاودانگی در آتش خواهد شد.[۳۳][۳۴][۳۵][۳۶][۳۷][۳۸][۳۹][۴۰][۴۱][۴۲][۴۳][۴۴][۴۵][۴۶]

در نگاه شیعیان خداوند در تمامی زمان‌ها یک نفر را به عنوان امام یعنی سرپرست الهی قرار داده است و زمین هرگز از «حجت» خالی نیست اما این راهبران الهی، همانگونه که در بالا گفته شد، تنها زمانی دست به تشکیل حکومت می‌زنند که اقبال و خواست عمومی برای این امر وجود داشته باشد. شیعیان علت عدم ظهور و تشکیل حکومت آخرین امامشان -که وی را منجی می‌خوانند- را نیز عدم خواست واقعی مردم برای تشکیل حکومت الهی می‌دانند.[۴۷]

عصمت

 

واژه «عصمت» در لغت عربی به معنای نگاه داشتن، حفاظت و ممانعت است.[۴۸] اما این کلمه در اصطلاح علم کلام، به معنای مصونیت از گناه یا لغزش برای برخی از انسان‌ها مانند پیامبران و امامان آمده‌است. نظریه عصمت در مورد امامان شیعه نخستین بار توسط هشام ابن حکم از متکلمین مهم شیعه و از اصحاب امام ششم شیعیان پیشنهاد شد.[۴۹] دانشمندان علم کلام اسلامی مانند خواجه نصیر الدین طوسی در کتاب تجرید الاعتقاد و علامه حلی در شرح تجرید، به این نکته اشاره کرده‌اند که بحث عصمت در سه سطح مطرح می‌گردد:

سطح اول: عصمت به معنای باز دارندگی از اشتباه در ابلاغ رسالت. در این زمینه دانشمندان علم کلام اعم از اهل تشیع و اهل تسنن، عصمت به معنای یادشده را در مورد پیامبر اسلام تایید می‌کنند. زیرا آیه سوم از سوره نجم با صراحت این امر را بیان کرده‌است که هرگز پیامبر از روی هوا و هوس سخن نمی‌گوید و سخن او چیزی جز وحی الهی نیست.[۵۰]

سطح دوم: عصمت به معنای باز دارندگی از گناه و معصیت. در این زمینه عموم علمای علم کلام شیعه، معتقد به عصمت پیامبران و امامان و فاطمه زهرا هستند.[۵۱]

سطح سوم: عصمت به معنای باز دارندگی از هرگونه لغزش و اشتباه. در این زمینه میان دانشمندان علم کلام شیعه اتفاق نظر نیست، اما از نظر اکثریت آنان، پیامبر اسلام، دخترش فاطمه زهرا و ائمه شیعیان در مرتبه‌ای قرار دارند که از هر گونه خطا و اشتباه مبرا می‌باشند. از این رو به آنان معصوم گفته می‌شود. در مقابل اکثریت یادشده، برخی از دانشمندان شیعه مانند شیخ صدوق در مبحث "سهو النبی"، صدور لغزش‌های کوچک در قضایای شخصی و غیر مبحث ابلاغ و حی و رسالت را محال نمی‌شمارند.[۵۲][۵۳][۵۴][۵۵]

زیر شاخه‌های شیعه

دین اسلام در اصل دارای یک مذهب و یک مرام بوده‌است. اما این دین به مرور زمان به زیر شاخه‌های بسیار دسته‌بندی گردید. شیعیان نیز از سده دوم هجری به بعد به چندین زیرگروه منشعب شده‌اند. امروز بیشتر شیعیان را «شیعیان دوازده امامی (اثناعشری)» تشکیل می‌دهند. مهم‌ترین مذاهب دیگری که از شیعه منشعب شده‌اند، عبارت‌اند از اسماعیلیان، زیدیه، کیسانیه، واقفیه و فطحیه. تمام این مذاهب علی‌رغم تفاوتهای آشکار اعتقادی و فقهی در مسأله ضرورت «امامت» اشتراک نظر دارند. البته تفسیر هر یک از امام و مصداق آن منحصربفرد است.

مفاتیح‌العلوم شیعیان را به شش زیرگروه بخش می‌کند، اثنی عشری معتقد به دوازده امام،زیدیه (پیروان زید بن علیکیسانیه (پیروان کیسان غلام علی بن ابیطالب)، عباسیه (منسوب به آل عباس بن عبدالمطلبامامیه[نیازمند منبع]. وی امامیه را به ۷ تیره تقسیم می‌کند، مفضل بن عمرموسی بن جعفر را تأیید کرده‌اند)، واقفیه (که در امامت موسی بن جعفر متوقف شده‌اند و وی را زنده می‌دانند)، احمدیه (منسوب به که وی را امام هشتم خود می‌دانند). در کتاب فرهنگ فرق اسلامی از دکتر محمدجواد مشکور زیرشاخه‌های بیشتری برای شیعه ذکر شده است.

فرقه غالب

شیعه دوازده امامی در ابتدای قرن بیست و یکم، بزرگترین شاخه از فرق شیعه است.[۵۶]

خاستگاه

همه شیعیان معتقد به انتخاب امامت توسط خدا و ابلاغ آن توسط پیامبر هستند و بنابراین بر اساس حدیث غدیر (و آیاتی چون آیه ولایت[۵۷] و آیه تطهیر[۵۸] و احادیث متواتر دیگر، همچون حدیث منزلت و حدیث ثقلین.)[۵۹] علی را امام بر حق می‌دانند، اما اهل سنت به شورا اعتقاد دارند.

شیعیان بر این باورند که محمد در زمان حیاتش، جانشین پس از خود را تعیین کرد و پسر عمو و دامادش علی بن ابیطالب را به عنوان خلیفه پس از خود اعلام نمود. شیعیان بر این باورند که اساس و خاستگاه شیعه، دفاع از اسلام و ولایت و عدل[نیازمند منبع] است.

همچنین شیعیان در اثبات حقانیت خود به روایاتی از پیامبر اسلام در منابع اهل سنت استناد می‌کنند، که در آنها به «شیعه علی» اشاره شده‌است. از جمله سیوطی سنی مذهب روایت می‌کند زمانی پیامبر رو به علی کرد و گفت: «سوگند به آن که جانم به دست اوست این شخص - علی - و کسانی که شیعه و پیرو اویند در قیامت رستگارند.»[۶۰] علامه امینی از علمای شیعه‌است که از محبوبیت خاصی در میان شیعیان برخوردار است. وی تمامی روایات درباره واقعه غدیر را از کتب اهل سنت جمع‌آوری نموده و در چهل مجلد الغدیر منتشر نمود.

برخی، تشیع را به فردی بنام عبدالله بن سبا نسبت می‌دهند. اگرچه برخی از تواریخ و «کتب ملل و نحل»، وی را از غالیان شیعه و موسس فرقه [۶۱]

برخی از اهل سنت، نظیر شیخ شلتوت، مفتی اعظم الازهر معتقدند که تقلید از فقه مذهب جعفری، نظیر اهل سنت معتبر است.[۶۲]

امامان شیعیان دوازده امامی

اکثریت شیعه، را شیعه امامیه یا اثنی‌عشری (دوازده امامی) تشکیل می‌دهد، از آنجا که آنان جانشینان پیامبر اسلام را ۱۲ نفر می‌دانند، اثنا عشریه (دوازده امامی) نامیده شده‌اند.[۶۳]

نام و خصوصیات امامان دوازدهگانه در احادیثی که از پیامبر اسلام روایت شده، بیان گردیده‌است. آنان عبارتند از:

  1. امام علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین
  2. امام حسن بن علی(حسن مجتبی)
  3. امام حسین بن علی (سید الشهدا)
  4. امام علی بن الحسین (سجاد/زین العابدین)
  5. امام محمد بن علی (باقر)
  6. امام جعفر بن محمد (صادق)
  7. امام موسی بن جعفر (کاظم)
  8. امام علی بن موسی (رضا)
  9. امام محمد بن علی (تقی)
  10. امام علی بن محمد (نقی)
  11. امام حسن بن علی (حسن عسکری)
  12. امام حجت بن الحسن (المهدی)

فقه

 

مذهب فقهی شیعیان دوازده‌امامی به فقه امامیه مشهور است.

علایم ظاهری شیعیان

در روایتی از حسن بن علی العسکری نقل شده است: «نشانه و علامتِ مؤمن (شیعه) پنج چیز است: ۱- ۵۱ رکعت نماز [در شبانه‌روز] خواندن (۱۷ رکعت واجب و ۳۴ رکعت مستحبی و نافله روزانه)، ۲- زیارت کردن امام حسین در روز اربعین، ۳- انگشتر را در دست راست نمودن، ۴- پیشانی را در سجده بر خاک نهادن، ۵- بسم الله الرحمن الرحیم را [در نمازها] بلند گفتن.»[۶۴]

یکی دیگر از نشانه‌های ظاهری شیعیان شهادت دادن به ولایت و خلافت بلافصل علی بن ابیطالب و امامان بعد از او در اذان (با ذکر اشهد ان علیاْ ولی‌الله یا نظایر آن) می‌باشد؛ که شهادت ثالثه نامیده می‌شود. البته گواهی دادن به ولایت علی بن ابیطالب در اذان به عنوان استحباب و تبرک گفته می‌شود و از اجزای اصلی اذان نیست. گر چه شهادت به ولایت علی بن ابی طالب در این زمانه شعار مذهب شیعه محسوب می‌شود، ولی برخی مراجع تقلید معتقدند که این عبارت باید طوری گفته شود که شبیه جملات اذان و اقامه نگردد.

جغرافیای تشیع

 
نقشه پراکندگی مذاهب اسلامی.

شیعیان حدود ۱۶٪ تا ۳۰٪ از کل جمعیت مسلمانان را تشکیل می‌دهند. ،[۶۵] بیشتر شیعیان دوازده‌امامی در هند, ایران، عراق، جمهوری آذربایجان، لبنان، افغانستان، پاکستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند یمن و بحرین زندگی می‌کنند. بر اساس آمار سیا ورلد فکت‌بوک ۸۹ درصد مردم ایران[۶۶] ۶۰ تا ۶۵ درصد مردم عراق،[۶۷] ۸۵ درصد مردم جمهوری آذربایجان[۶۸] و ۳۰ درصد مردم کویت[۶۹] و ۲۰ تا ۳۰ درصد مردم افغانستان[۷۰][۷۱] و ۱۶ درصد مردم امارات متحده عربی[۷۲] شیعه دوازده‌امامی هستند. از شیعیان لبنان، عربستان سعودی، بحرین و قطر آمار دقیقی در دست نیست. همچنین بنابر آمار ۲۰٪ مردم پاکستان[۷۳] شیعه هستند که بخشی از آنها بخصوص در کشمیر[نیازمند منبع]، اسماعیلی هستند. شیعیان یمن، عمدتاً از زیدیه هستند، اما از آنان نیز آمار دقیقی در دست نیست. همچنین ۲۰ درصد از مردم شیعه ترکیه موسوم به علوییون[۷۴][۷۵] و شیعیان سوریه نیز علوی هستند.

 


موضوعات مرتبط: ادیان های مختلف جهان ، اسلام ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 27 آبان 1393برچسب:, | 1:15 | نویسنده : یک دل سیر شوق ثامن الحججی |

مذهب سُنّی یکی از مذاهب دین اسلام است که اکثریت مسلمانان (۷۵٪) تا (۹۰٪) را در بر می‌گیرد. اهل سنت و جماعت معتقدند که محمد، پیامبر اسلام، پس از خود جانشینی تعیین ننموده است. باوجود این، احادیث پیامبر همچون حدیث منزلت و حدیث ثقلین و وقوع غدیر خم را رد نمی‌کنند، ولی مناسبت آن‌ها را در مورد تعیین جانشینی علی بن ابی طالب تایید نمی‌نمایند و معتقدند باید مسلمانان با تشکیل شورا یکی از افراد جامعه را به عنوان خلیفهٔ خود برگزینند، هر چند که برای تعیین خلفای بعدی، این اصل زیر پا گذاشته شد و اجماع صورت نگرفت. از این رو پس از درگذشت محمد و قبل از تدفین وی، نخست با تشکیل شورا در سقیفه بنی ساعده، با اینکه همهٔ مسلمانان یا نمایندگان همهٔ مسلمانان در شورا شرکت نداشتند (از جمله عباس عموی پیغمبر و علی بن ابیطالب داماد ایشان)، طبق سنت شورا و بیعت، ابوبکر را که از صحابه (یاران) و نزدیکان محمد بود برای خلافت بعد از محمد بر جامعه مسلمانان انتخاب کردند.

این چهار تن به همراه امام حسن که مدت خلافت کوتاهی داشته‌اند به خلفای راشدین معروف‌اند که به ترتیب عبارت‌اند از:

مسلمانان اهل سنت، قرآن را کتابی محفوظ می‌دانند و اسلام را در پیروی از قرآن و سنت محمد می‌دانند، هرچند که عمر (خلیفهٔ دوم) کتاب خدا و عمل به آن را کافی می‌دانست. آنان در مسایل فقهی، ابتدا قرآن و سپس احادیث محمد و بعد از آن احادیث معتبر صحابه و اجماع را مورد استفاده قرار می‌دهند.

مذهب اهل سنت در دو مکتب اصولی اعتقادی (کلامی) یعنی اشعری و ماتریدی واز لحاظ علوم فقهی به چهار مذهب فروعی و عملی حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی تقسیم می‌گردد.


موضوعات مرتبط: ادیان های مختلف جهان ، اسلام ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 27 آبان 1393برچسب:, | 1:13 | نویسنده : یک دل سیر شوق ثامن الحججی |

اسلام، دینی یکتاپرستانه[۱][۲]و از دین‌های ابراهیمی است.[۳][۴] به پیروان اسلام «مسلمان» می‌گویند.[۵] هم‌اکنون اسلام از دید شمار رسمی پیروان، در جایگاه دوم در جهان جای دارد.[۶]

مسلمانان براین باورند که خداوند، قرآن را به محمد از طریق فرشته ای به نام جبرئیل فروفرستاده‌است. به باور مسلمانان خدا بر بسیاری از پیامبران، وحی فرستاده و محمد آخرین آنان است. مسلمانان محمد را اعاده‌کننده ایمان توحیدی خالص ابراهیم، موسی، عیسی و دیگر پیامبران می‌دانند و معتقدند که اسلام کامل‌ترین و آخرین آیین الهی[۷][۸] است.

پال فریدمن می‌گوید: «اسلام به معنی تسلیم در برابر خداست. اسلام دین قانون و عمل است، نه ریاضت و رهبانیت. اسلام یک دین میانه‌رو است؛ تشویق به کمک به فقیران می‌کند ولی تشویق به ترک دنیا نمی‌کند. اسلام بر رفتار درست تاکید می‌کند: شراب‌خواری و قمار منع شده‌اند و مسلمان موظف است از خوردن غذای حرام خودداری کند. مسلمان می‌تواند مستقیماً با خدا راز و نیاز کند و لزوماً نیازی به واسطه فیض نیست. مسجد تنها مکان تجمع است و مانند کلیسا دارای قدرت مذهبی نیست. اسلام، برخلاف یهودیت، پس از ظهور به سرعت دینی جهانی می‌شود و مردم را به مسلمان‌شدن تشویق می‌کند ولی اصرار زیادی بر مسلمان‌کردن ندارد.»[۹]

اسلام نسبت به ادیان اصلی و پرجمعیت دنیا جدیدترین دین است و حدود یک میلیارد و دویست میلیون نفر پیرو دارد که دومین دین پرجمعیت دنیا به شمار می‌آید. اسلام سریع‌ترین دین از لحاظ گسترش و رشد در میان ادیان دنیا است. گستره جغرافیایی اسلام از غرب آفریقا تا جنوب شرق آسیا است، همچنین جوامع اقلیت‌های مسلمان نیز در سرتاسر جهان پراکنده هستند. اسلام دومین یا سومین دین پر جمعیت در اروپا و قاره آمریکا می‌باشد.[۱۰]


موضوعات مرتبط: ادیان های مختلف جهان ، اسلام ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 27 آبان 1393برچسب:, | 1:12 | نویسنده : یک دل سیر شوق ثامن الحججی |

این صفحه هم‌اکنون متنی ندارد


موضوعات مرتبط: ادیان های مختلف جهان ، مسیحیت ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 27 آبان 1393برچسب:, | 1:10 | نویسنده : یک دل سیر شوق ثامن الحججی |

این صفحه هم‌اکنون متنی ندارد


موضوعات مرتبط: ادیان های مختلف جهان ، مسیحیت ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 27 آبان 1393برچسب:, | 1:8 | نویسنده : یک دل سیر شوق ثامن الحججی |

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.